طولانیه ولی واقعیت خیلی از زندگیای امروزی همینه،
همه چیز از یک گوشی اندروید شروع شد، آن هم روز تولدت…
هدیه گرفته بودم که شادت کنم..بادت کردم.. باد!
بی جهت و هرجایی… باد که درهرسوراخی سرک میکشد..
اما امروز روز تولدت این نامه را به توهدیه میدهم..
دلم برای چشم هایت تنگ شده..برای نگاهت..نگاهی عمیق و ممتد..یادت هست عقدبودیم و تو از جنس من چیزی نمیدانستی؟ اذیت شدم اما تمام اذیتم را لبخندهایت.. مهربانی هایت.. کیک یزدی پختن هایت!… وای کیک یزدی! چند وقت است نپخته ای؟ یادت هست تندتندمیچرخیدی و عطر کیک میچرخاندی درخانه؟.. چندوقت است هزاران غذای خارجی یادگرفته ای اما من کیک یزدی ات رامیخواهم..
یلدا جانم! من نمیخواهم سه ساعت بنشینی و با کدو نقش ونگار درست کنی، مثل قدیم باش و دوساعتش را بیا به هم نگاه کنیم!
یلدا به من نگاه کن! منم علی
خیلی وقت است مرا نمیشناسی، حداقل به اندازه دوره عقد، آن روزهایی که هیچ نمیخواندی اما زنانگیت تمام ناکاملی های رفتارت راجبران میکرد..
آن روزهایی که التماسم میکردی، بریم خرید، بریم پیاده روی، بریم باغ، بریم، بریم،بریم… رفتی یلدا!
رفتی و روز به روز ازمن فاصله گرفتی.. ساعت ها روبروی تلوزیون مینشستم و تو درحال لایک این مطلب بودی که “خانم ها حتما در طول روز ساعاتی رو فارغ ازکار روزانه با همسرتون قدم بزنید” روزها بود با صورتی ژولیده این مطلب را شیر میکردی که “یه خانم همیشه باید مرتب باشه”
راستی بلوز ابی رنگی که اول اشناییمان برایت خریدم رایادت هست؟ همان را میپوشیدی و یک تل سفید که میان خرمن موهای مشکی ات، مرا دیوانه وار عاشق میکرد، فکر کرده ای که چند وقت است روزها اشفته وضعی ؟ قدیمی ها خوب میگفتند: زن زندگی.. من زنی را که حرکات تصنعی برگرفته از اشفته گویی روانشناس ها راسرلوحه عشقش میکند نمیخواهم.. من زن زندگی میخواهم..
زنی که مهر نگاهش پرازاضطراب حرف های فلانی درگروه، یااندیشه به دستپخت دیگری،یا لایک شدن ترامیسوی امروزش نباشد، من زنی میخواهم که ارام بنشیند روبرویم نگاهش کنم و نفس بکشم.. آخخخخخ نفسم یلدا! نفسم..مدت هاست خفقان نبودنت شانه های مردانه ام راتکان می دهد..من زنی میخواهم که عطر قرمه سبزی و قیمه اش از توی حیاط محرک تندترگام برداشتنم شود، نه اینکه اندازه کف دست گل و درخت و… تزیین کند روی چهار تا بادمجان!
گاهی فکر میکنم این کارها را برای لایک غذاهایت میکنی نه دل من! بفهم که من مردم و طرح لاله روی کاهو وسط سالاد را نمیبینم! دلم برای عطرغذا تنگ شده…برایم قرمه سبزی بپز
به بهانه امروز که تولد یلدای من وروز عیداست! راستی عید! یادت هست که پول نداشتم برای اولین عیدت هدیه بخرم و جلو خانواده ات بدهم؟ فکرکردی، خندیدی وگفتی: دوستم برا تولدم یه ساعت خوشگل بم هدیه داده،کسی هنوز ندیدش ،همونو هدیه بیار، ومیخندیدی از ذوق.
آن روز شرمنده ات شدم، با خودم گفتم آنقدر کارمیکنم تا برای عیدبعدی سنگ تمام بگذارم برایش، دنیا را باید به پای یلدای من ریخت، عیدبعدی برایت گردنبند گرفتم، اما توخوشحال نبودی چون دخترخاله ات همان روز عکس سرویس طلایی راکه همسرش خریده بود در واتس خانوادگیتان گذاشت…
و تونوشتی مبارکه یعنی کوفتت بشه
خواهرت نوشت چه نازه یعنی مردم شوهردارن ما هم سرخر
خواهردیگرت: مبارکا باشه یعنی ایششششالا محتاج شی بفروشیش…
دنیای مجازی همین است یلدا، بنویس: فدات شم بخوان: زودتر گمشو بخواب که از چت خسته ام!
بنویس: چه لباس خوشگلی!مبارکه
بخوان: تو هم ادم شدی برا ما!
بنویس….
بخوان….
اشتباهی زندگی میکنیم!
اخیرا هم که میگفتی بقول بچه های گروه زنی که خرج نداره ارج نداره! و من هرروز پول شکلات میدادم که اب کنی روی دسر، پول پنیر پیتزا، خمیر یوفکا، خامه و… پول میدادم که عکس هایت لایک بخورد وبقیه تحسینت کنند،تاچشم خواهرم را دراوری! پول هدیه های سفارشی که دستورمیدادی بخرم، پول مودم خانه، پول… ای کاش حداقل با جان ودل بود این خرج کردن ها..مثل پول گردنبندت عرق میریختم و باعشق نثارت میکردم… اما حیف……………
حالا ارجت بیشترشد عزیزم؟
یک روز تو برای من زنی بودی که دنیا زیر پایش تحقیرمیشد وامروز منم که زیر پای دنیایت حقیر ومنفعل، له میشوم..
یلداجان! قهرمان شدنت مبارک!!!!
یلدای من! فراموش نکن، زن مونس است.. مونس وهمدم
راستی
چرا با من حرف نمیزنی یلدایم؟
?خواهشا حق ناشر محفوظ بماند
@tollabkarime