???
✅شیخ رجبعلی خیاط (ره) :
امام زمان(علیه السلام) دنبال رفیق می گرده ، خوب شو ؛ خودش می آد و پیدات می کنه.
آیتالله بهجت قدسسره:
✅آیتالله قاضی میفرمود: اگر کسی نمازهای پنجگانه را اول وقت بخواند، به [همۀ] مقامات عالیه میرسد.
?نگفتن خوب بخواند. معلوم میشود نماز اول وقت خواندن، حضور قلبآور هم هست.
??التماس دعا
#تلنگر
ورود امام زمان ممنوع!!!?
.
شوخی نبودکه، شب عروسی بود!! همان شبی که هزارشب نمیشود. همان شبی که همه به هم محرمند… همان شبی که وقتی عروس بله میگوید، به تمامی مردان داخل تالارکه نه،به تمام مردان شهرمحرم میشود!
این را ازفیلم هایی که درفضای سبزداخل شهرمیگیرندفهمیدم!! همان شبی که فراموش میشودعالم محضرخداست…
آهان یادم آمد،
این تالارمحضرخدانیست،
تامیتوانید معصیت کنید!!
همان شبی که دامادهم آرایش میکند… همه وهمه آمدندحتی خان دایی…
اما ای کاش امام زمانمان هم می آمد،حق پدری دارندبرما…!! مگرمیشوداونباشد؟! عروس برایش کارت دعوت نفرستاده بود…
اما آقا آمده بود…
به تالارکه رسیدسردرتالارنوشته بودند: ورودامام زمان ممنوع!! دورترها ایستاد و گفت دخترم عروسیت مبارک ولی… ای کاش کاری میکردی تامن هم میتوانستم بیایم…
مگرمیشودشب عروسی دختر، پدرنیاید؟! من آمدم اما…
گوشه ای نشست وبرای خوشبختی دخترکش دعاکرد… چه ظالمانه یادمان میرودکه هستی! ماکه روزیمان راازسفره تومیبریم ومیخوریم، باشیطان میپریم ومی گردیم… میدانم گناه هم که میکنیم،بازدلت نمی آید نیمه شب درنمازدعایمان نکنی، اشتباه میکنند
این روزها نه مانتوهای تنگ و جلو باز مد است، نه ساپورت های رنگاوارنگ، نه انواع شلوارهای پاره، و مدل های موی غربی، و نه ساق دوش و نه روابط نا مشروع و دزدی
این روزها…
.
فقط…
.
در آوردن اشک مهدی
فاطمه (عج) مد شده!! ?
.
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج …
.
برچهره دل ربای مهدی صلوات?
یاﺩﺕ ﻫﺴﺖ ﻣﺎﺩﺭ …؟؟؟
.
ﺍﺳﻢ ﻗﺎﺷﻖ ﺭﺍ ﮔﺬﺍﺷﺘﻰ …
ﻗﻄﺎﺭ
ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ
ﻛﺸﺘﻰ …
.
ﺗﺎ ﻳﻚ ﻟﻘﻤﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﻡ ﺷﺪﻯ …
ﺧﻠﺒﺎﻥ
ﻣﻠﻮﺍﻥ
ﻟﻮﻛﻮﻣﻮﺗﻴﻮﺭﺍﻥ …
.
ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﻴﮕﻔﺘﻰ : ﻋﺰﻳﺰﻡ، ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭ ﺗﺎ ﺯﻭﺩ
ﺑﺰﺭﮔﺸﻰ …
ﺁﻗﺎ ﺷﻴﺮﻩ ﺷﻰ …
.
ﺣﺎﻻ ﻣﻦ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ، ﺗﻮ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ …
ﺣﺎﻻ ﻣﻦ ﻗﻮﻯ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ، ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﺿﻌﻴﻒ …
ﻛﺎﺵ ﻣﻦ ﻫﻴﭽﻮﻗﺖ ﺑﺰﺭﮒ ﻧﻤﻴﺸﺪﻡ ﺗﺎ ﺗﻮ
ﻫﻤﻮﻧﻄﻮﺭ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻤﺎﻧﻰ …
ﻛﺎﺵ ﻫﻴﭽﻮﻗﺖ ﻗﻮﻯ ﻧﻤﻴﺸﺪﻡ، ﻛﻪ ﺍﻻﻥ ﺿﻌﻒ
ﺭﺍ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﻳﺒﺎﺕ ﻧﺒﻴﻨﻢ …
ﺩﺳﺘﻬﺎﻳﺖ ﺭﺍ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﻣﻴﻜﻨﻢ، ﺗﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ
ﺧﻮﺏ ﺯﻧﺪﮔﻴﻢ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﺩ ﺍﻭﺭﻡ …
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻣﺎﺩﺭ
ﮐﻪ ﺧﻤﯿﺪﻩ ﺗﺮﯾﻦ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ
ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ …
با غرور وتکبری که سراسر وجودش را گرفته بود سوار ماشین شد وبی پروا شروع به گشت و گذار درخیابانها کرد تمام زمینه های لازم برای فساد و تباهی دراین جوان جمع شده بود. هم جوان است هم ماشین وپول دارد وهم اوقات فراغت، ونمی داند آنرا چگونه بگذراند پس او کاری ندارد جز اینکه بدون هدف در خیابانها پرسه بزند و در جستجوی چیزی باشد که وقتش را با آن بگذراند.
دوستم که از این جوان بی پروا برایم تعریف می کرد افزود: درحالی که سوار بر ماشینش بود جلوی من توقف کرد من سوار برماشینم پشت سر او ایستادم، او پشت ماشینش با خطی بزرگ این عبارت را نوشته بود
( مرگ را به مبارزه می طلبم )
دوستم در ادامه سخنانش می گوید ناگهان این جوان با سرعت زیاد حرکت کرد و هنوز چند لحظه نگذشته بود که ماشینش در وسط خیابان واژگون شد و در یک لحظه زندگی این جوان بی مبالات پایان یافت و او هم به تاریخ پیوست
پس چگونه بود این مبارزه طلبی….!
خداوند در قرآن کریم می فرماید:
( قل اناالموت الذی تفرون منه فانه ملاقیکم )
( بگو قطعا مرگی که از آن می گریزید سرانجام باشما رویا روی می گردد و شما را درمی یابد) {الجمعه آیه 8 }