مائده

این عکسو که دیدم دوباره خاطراتم زنده شدن, بخیر وقتی این درسو میخوندیم توی دلم آرزو میکردم کاش منم یه همچین جایی زندگی میکردم. آرزوم براورده شد رفتیم روستا. واقعا خوب بود .مردم ساده,کشاورزی,وای عالی بود.اما سه سال بیشتر نموندیم و اومدیم یه شهر بزرگتر. بعد از چند سال برگشتم همون روستا ولی… تمام تصوراتم درمورد روستا بهم ریخت… مردم چقد عوض شدن, نوع پوشش, طرزفکر,… دوستام دیگه مثل قبل نبودن…به خیال خودشون با کلاس شده بودن اما مثل خیلیای دیگه نمیفهمن کلاس توی لباس و آرایش و بی حجابی نیست. دیگه دوس نداشتم برم اونجا, هنوزم که هنوزه نرفتم. من روستای اون موقع رو دوست داشتم…?